امتحانات ورودی از دبستان تا دکتری     در گذشته رسم بر این بود که مدارس موظف به ثبت نام کودکان و نوجوانان بوده و هزینه ای هم بابت ثبت نام از پدران و مادران اخذ نشود که دولت متعهد به ارائه رایگان آموزش عمومی بود  اما قضایا در چند دهه اخیر بسیار تفاوت کرده است  هزینه تحصیل، حتی در مقطع ابتدائی، بسیار سنگین و از عهده همه بر نمیآید  بعلاوه، بنظر میرسد نوعی رقابت نیز برقرار است بطوریکه ثبت نام کودکان با اما و اگرهائی همراه و مهمترین آن امتحان ورودی باشد     در برخی مدارس ابتدائی هر کودکی را نمیپذیرند و سوای شهریه کلان، کودک باید حائز پاره ای شرایط ایدئولوژیک نیز باشد تا ثبت نام میسر شود  لذا پدر و مادرها هستند که باید در آزمون های مربوطه شرکت کرده و نشان دهند کودک آنها کودک صالحی است  این امر چنان رایج شده که کسی آنرا زیر پرسش نمیبرد توگوئی هدف آموزش و پرورش چیزی غیر از تربیت کودکان است  بعبارت درست تر، هدف مدارس ابتدائی باید این باشد که کودک عادی را تحویل گرفته و او را تعل
جهان بینی انسانی     پیرو مطالب پیشین، پرسش شد که درباره فلسفه عدد 12 جز آنچه برای تقسیمات ساعات روزانه ذکر شد دلایل دیگری هم دارد یا خیر؟  شاید کهنترین دلیل اتخاذ عدد 12 تعداد ماه های قمری طی مدتی باشد که به آن سال گفته میشود  یک سال یعنی تعداد روزهائی که فصلی خاص مجدداً تکرار میشود و تقریباً 12 بار ماه های 285 روزه قمری را شامل میشود  از آنجا که برای قدما آثار آسمانی قداست ویژه داشت، همین عدد 12 نیز خود مقدس شده وارد پندارهای دینی شد  از آنچه  میشناسیم، فقط به اسباط 12 گانه یهود و متشابهاً امامان 12 گانه شیعه اشاره میکنیم  مرور تاریخ گذشته به ما میفهماند که آنچه فرهنگ دینی امروز را ساخته چیزی جز ملقمه ای از آموزه های بسیار دور گذشتگان نیست با این تفاوت که چون ارتباط ظاهری آن با مفاهیم قبلی قطع شده رنگ تقدس و استقلال بخود گرفته است  مادام که نگاه انسان از آسمان منقطع نشده بسوی خودش بازنگردد، جنگ و خونریزی، خود بینی و خودپرستی، و نادانی همچنان استمرار خواهد داشت     در همین
گسترش دانش     بلافاصله پس از مطلب اخذ دانش ، انتقاداتی وارد شد  میگویند چنان نوشته اید گویا در هزاره های پیشین هیچ دانشمند و افراد دانا نداشته ایم  در پاسخ باید گفت سوء تفاهم بسیار بزرگی در درک ما از مقوله دانش و دانشمند وجود دارد که تا روشن نگردد مشکل هزار و چند صد ساله ما حل نمیشود  هر قدر پرسش و پاسخ در این باب بیشتر باشد به روشن گشتن زوایای تاریک یاری رسانده، فهم مطالب به درک ما از اینکه چرا و چگونه اینطور شدیم کمک میکند  آنچه در پی میآید تلاشی مختصر در پاسخ به سوء برداشت هاست و ضمناً شرح گسترش دانش در مرحله بعد از اخذ دانش است    صد البته، کشور ما در تمام تاریخ گذشته درخشان خود حکما و دانشمندان زیادی داشته است که به توضیح لازم ندارد  این واقعیت منحصر به ما نیست و سایر جمعیت های انسانی در دیگر سرزمین ها، کم و بیش از این موهبت برخوردار بوده اند  منتها تفاوتی که هست و بارها اشاره شده و بازهم اشاره میشود، نکته کلیدی یعنی نگرش هاست  دیدیم که نگرش ما درباره اخذ دانش عمد
اخذ دانش     انتقاد میشود که زمانه، زمانه حرف نیست و باید هرچه زودتر کاری شود که کشور از ورطه نابودی نجات داده شود  فکر عقلا همه این است که این کژراهه که جز زیان و تباهی هیچ نداشته به راه راست برگشته و عقل بر امور حاکم شود  بمصداق دوصد گفته چو نیم کردار نیست کفایت نظریه پردازی را اعلام و تأکید که زعمل کار برآید به سخندانی نیست    البته این انتقادات و اظهارات همه متین و معقول است و نظر درست جز این است  ت پیشگان خیرخواه نیز جز این هدفی ندارند و باید همه یاری کنند تا به نتایج ملموس رسید  اما به موازات، آنچه این سلسله مطالب دنبال میکند ریشه یابی اشکالاتی است که ناخواسته جامعه ما را مستعد افتادن در چاه عوام فریبان کرده و گرفتن پند که بعدها تکرار نشود  مگر انسان عاقل چند بار باید از یک سوراخ گزیده شود  این اشکالات عمدتاً در حوزه فکر و اعتقادات و ثمره قرنهای متمادی تقلید و تکرار است که شاید بسادگی اصلاح نشود  که اگر در این مقوله تجدید نظر نشود و شیوه تفکر سنتی اصلاح نشود چه بس
آخرین جستجو ها